انعکاس آیینه شماره 550
ماندگاری نام مدیران سادهزیست در ایران اسلامی
خداوند رسول گرامی اسلام را اسوه و الگوی زندگی مسلمانان قرار داده و خطاب به عموم مردم میفرماید: «برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند» -ترجمه آیه شریفه 21 سوره مبارکه احزاب- و در تفسیر ارزشمند مجمعالبیان ذیل این آیه آمده است: «از رسول خدا تقلید و از آن حضرت بهشایستگی اقتدا نمایید.»
از مولای متقیان حضرت علی(ع) نقل گردیده: «صبر و شکیبایی بر حاکمان اسلامی واجب است، چرا که خداوند به پیامبرش دستور میدهد شکیبایی کن آن چنان که پیامبران اولوالعزم شکیبایی کردند و همین معنی را بر دوستان و اهل طاعتش با دستور به تأسّی جستن به پیامبر واجب فرموده است...»(1)
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(ره) در 18 آبان ماه 1357 به گروهی از جوانان فرانسوی علاقهمند به اسلام اظهار میدارند: «امیدوارم که حکومت اسلامی در ایران تشکیل شود و مزایایی که در حکومت اسلام هست بر بشر روشن گردد تا بشریت بفهمد که اولاً اسلام چگونه است و روابط بین حکومت و ملتها چه روابطی است و طرز اجرای عدالت به چه صورت است و شخص اول مملکت در زندگی با رعیت هیچ فرقی ندارد...»(2)
و در نوروز 1362 با حضور عدهای از مقامات قضایی، اجرایی و مقننه و ارتش و ژاندارمری و رسانهها در مذمت کاخنشینی و رفاهطلبی که منشاء انحطاط میباشد اظهار میدارند: «...آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد. ..آن روزی که رئیسجمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکنند. ..آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون بروند آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم...»(3)
و مکرر به مسئولیت روحانیون در حفظ هویت صنفی خویش و اینکه خودخواهی و قدرتطلبی منشاء فسادهای عالم است و سفارش به حفظ قداست خطبههای نمازجمعه به لزوم سادهزیست بودن روحانیون اشاره نموده و اعلام مینمایند «روحانیون باید ساده زندگی کنند، آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ کرده است این است که ساده زندگی کردند...»(4)
راقم این سطور با نظر آن عده موافق است که میگویند بسیاری از مسئولان و مدیران اجرایی و قضایی و روحانیون دارای منصب و مقام و ائمهجمعه و نمایندگان مجلس سادهزیست نیستند و نه تنها زندگیشان همانند اضعف مردم جامعه نیست بلکه خود و خانوادهشان با رفاه بیشتر نسبت به طبقه متوسط و بعضاً بالاتر روزگار میگذرانند بنابراین مناسب میداند ضمن ادای احترام به روحانیون، دارندگان تریبونهای رسمی، مدیران و کارمندان و دولتمردان و نمایندگانی که در چهار دهه اخیر از هر گروه و دسته و حزب و انجمن رهنمودهای اسلامشناسان راستین را سرمشق زندگی خود قرار دادند، و راهشان را جدا کردند از آن مقامات و حاکمان و دولتمردان اعم از معمم و مکلا که به کاخنشینی روی آوردند اشرافیگری و تجملگرایی را در زندگی برگزیدند بر مرکب صدها میلیون و میلیارد تومانی آن هم از بیتالمال سوار شدند، برای دکورها و دکوراسیونهای محل کارشان از خزانه مملکت چند صد میلیون تومان هزینه نمودند، با عضویت در هیات مدیره چندین شرکت نیمهدولتی و دولتی ولو به ظاهر قانونی در هر ماه و سال دهها و صدها میلیون تومان حقوق و پاداش دریافت نمودند، با لطایفالحیل فرزندانشان را برای ادامه تحصیل به دیگر کشورها فرستادند، ایام مرخصی را در ویلاهای خود در بعضی از نقاط ایران با تجملگرایی گذراندند برای سیاحت و مداوا مکرر به مناطق خوش آبوهوا یا کشورهای خارج سفر نمودند و در سفرهای استانی برخلاف دستور مولای متقیان علیبنابیطالب(ع) به مردم شهر انبار رفتار نمودند، گرچه گاه از رنج عموم مردم و دهها میلیون نفری که در فقر مطلق زندگی میکنند و یا از حاشیهنشینها و زنان بدسرپرست و کارتنخوابها و کودکان کار و خانوادههای زندانیان سخن بگویند اظهاراتشان جُز شعاری توخالی و بیمحتوا و فاقد ارزش و اعتبار چیزدیگر نیست.
آیتا... شهید مرتضی مطهری مینویسد: «...اینکه سیرة پیغمبر یعنی چه و به چه شکل برای ما یک منبع شناخت است، ما ظلمی نظیر ظلمی که در مورد قرآن کردهایم، در مورد سیرة پیغمبر و ائمة اطهار کردهایم. وقتی میگویند: پیغمبر چنین بود، میگوییم: او که پیغمبر بود؛ یا وقتی میگویند: علی چنین بود، میگوییم: او که علی بود، تو ما را به علی قیاس میکنی؟! ما را به پیغمبر قیاس میکنی؟! ما را به امام جعفر صادق قیاس میکنی؟! آنها که «ز آب و خاک دگر و شهر و دیار دگرند»؟! و چون « ز آب و خاک دگر و شهر و دیار دگرند» دیگر به ما مربوط نیست... پیغمبر یعنی انسان کامل، علی یعنی انسان کامل، حسین یعنی انسان کامل، زهرا یعنی انسان کامل؛ یعنی مشخصات بشریت را دارند با کمال عالی مافوق مَلَکی، یعنی مانند یک بشر گرسنه میشوند غذا میخورند، تشنه میشوند آب میخورند، احتیاج به خواب پیدا میکنند، بچههای خودشان را دوست دارند، غریزة جنسی دارند، عاطفه دارند، و لهذا میتوانند مقتدا باشند. اگر این جور نبودند، امام و پیشوا نبودند... اتفاقاً عواطف و جنبههای بشریشان از ما قویتر است و در عین حال در جنبههای کمال انسانی از فرشته و از جبرئیل امین بالاترند...»(5)
آیتا... جوادی آملی میگوید: «...طبق بیان قرآن کریم، ربا و بانکداری ربوی باعث آبروبری است که ما به آن دچار هستیم، از طرف دیگر سرمایههای کشور با سوء مدیریت به بخش مسکن هدایت شد که نتیجه و حاصل آن تولید مسکنهای انبوهی است که خالی افتادهاند. آنکه روسری خود را بر سر چوب میکند، با قرآن مخالف نیست بلکه با این شرایط کشور مخالف است. پیغمبر(ص) فرمود، کشوری که مشکل مالی داشته باشد، دینش در خطر است! این را پیغمبری(ص) میفرماید که سه سال را در شِعب ابیطالب گذرانده، در نتیجه این دعای حضرت برای مردم جامعه است که از خدا میخواهند بین مردم و نان مردم فاصله نیندازد؛ لذا اگر سهلانگاری در بخشهای مدیریتی و اقتصادی کشور صورت بگیرد، آسیب دیدن دین مردم قطعی است... قرآن کریم از کسی که ندار است به «فقیر» یاد میکند؛ فقیر یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است و قدرت قیام ندارد! چنین کشوری نمیتواند اقتصاد مقاومتی داشته باشد. بیان قرآن این است که کسی که جیبش خالی است اهل املاق و تملق خواهد بود... در جهنم اینگونه است که هرکس دیگری را متهم میکند و آبروی او را میریزد. کشور نباید این چنین باشد، بلکه کشور باید بهشتگونه اداره شود.»(6)
مهندس هاشم صباغیان وزیر کشور دولت موقت در خاطرهای از مرحوم مهندس مهدی بازرگان مینویسد: «چندماه از نخستوزیری مهندس مهدی بازرگان گذشته بود که فیش حقوقی ایشان از حسابداری نخست وزیری رسید. بازرگان نگاهی به آن افکند و گفت: مگر این مردم چند بار باید به من حقوق بدهند من حقوق بازنشستگی را از دانشگاه دریافت میکنم و آن نتیجه سی سال خدمت فرهنگی اینجانب بوده است. بنابراین این مبلغ را به خزانه برگردانید و از ماه بعد دیگر فیش حقوقی به نام من صادر نکنید...»(7)
«در اولین جلسه هیئت دولت که به ریاست آقای رجائی تشکیل شد ایشان بحثی را در مورد میزان حقوق وزیران به میان کشید و پس از تبادل نظر تصمیم نهایی خودش را بر مبنای پرداخت ماهیانه هفت هزار تومان حقوق به وزرا اعلام کرد که این مبلغ در سطح حقوق یک کارمند متوسط بود...»(8)
سید کاظم اکرمی وزیر آموزشوپرورش دولت در دوران دفاع مقدس و در زمان نخستوزیری مهندس میرحسین موسوی میگوید: «یکی از کسانی که در نخست وزیری آن زمان کار میکرد میگفت یک روز آقای نخست وزیر چکی به من داد که نقد کنم؛ دیدم مبلغش سه هزار و پانصد تومان است. رفتم به نخست وزیر گفتم انگار شما اشتباه کردهاید؛ من کارمند شما هستم و پنج هزار تومان میگیرم و شما برای خودتان سه هزار و پانصد تومان نوشتهاید. نخست وزیر گفت برو همین چک را نقد کن زیرا من باید درد مردم جنوب شهر را بدانم... با تغییر شرایط در دستگاههای مختلف دیدند که هم میشود روزه گرفت و نماز خواند و هم ماهیانه 50 میلیون تومان حقوق گرفت و گفت به من ربطی ندارد که بعضیها دو میلیون حقوق میگیرند...»(9)
حجتالاسلام هادی سروش تحت عنوان «چگونه بعثت را زیرورو کردند و کردیم، میگوید:«متاسفانه؛ چهره زیبای "بعثت" در این وادی یعنی محوریت و آمیختگی دین با "اخلاق" را به شدت، آسیب زده و عقب ماندهایم! یعنی؛ در معیشت و در سیاست و نیز، انجام و ترویج و حتی نظریهپردازی و فتوا، پایبند اخلاق بصورت جدی و شایسته نبودهایم! تعجب نکنید و دلگیر مشوید چرا که این آسیبشناسی را، در اولین بار حضرت امیر(ع) که خود محور بعثت است (لذاست که در شب مبعث زیارت ایشان مستحب است)، انجام داد. در نهج البلاغه آمده: اسلام را زیرورو کردید و از آن نامی بیش، نمانده؛ همیشه تاریخ؛ از زمان خلفاء تا معاویه و عباسیین و... امروز جهان اسلام، نماز و روزه و حج و ازدواج و... بوده اما متاسفانه خالی از "اخلاق"! نشانه این مدعای تلخ؛ اوضاع مساجد و شرایط بازار و نیز آمار تکاندهنده طلاق و چیزهای دیگر، است! خروجی فقه و شریعت، معاش و تناسبات مالی و خانوادگی وقتی فاقد "اخلاق" باشد؛ چیزی جز "خرابکاری دینی" به همراه ندارد! امام علی(ع) فرمود: با دوری از حقیقتِ بعثت؛ "حرمت" و نیز "امنیت"، به چالش بزرگ کشیده شد؛ نتیجه این شده که: اولا؛ بیلیاقتان کرسینشین مناصب میشوند! ثانیا؛ بیتالمال مسلمین، دست به دست استفاده شخصی و گروهی و جناحی میشود! و ثالثا؛ شهروندان که بندگان محبوب خدا هستند؛ معرکه بازی سیاست ورزان و ریاستطلبان میشوند! ناامید نیستیم؛ امیدواریم با آگاهی روز به روز جامعه و تلاش علمی محققان و اندیشمندان و رسانهها و نیز صداقت مسئولین، شاهد زنده و بلکه نو به نو شدنِ داشتههای "بعثت" باشیم. انشاءالله»(10)
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- « تفسیر نمونه »، جلد 17، صفحه 264
2- «طلیعه انقلاب اسلامی»، صفحه 87
3- «صحیفه امام خمینی(ره)»، جلد 17، صفحه 376
4- همان، جلد19، صفحه 246 تا 251
5- «سیری در سیره نبوی»، شهید مطهری، صفحه 29 تا 33
6- ایسنا، 24/1/1397
7- «بازرگان در اندیشه فرهیختگان»، صفحه 630
8- سایت تبیان، 7/6/1382
9- جماران، 22/1/1397
10- همان، 25/1/1397